اون بیت خودت که میگفت جامهای ز هم پوشیم، دقیقشو یادم نیست :)
پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۰۳ ب.ظ
تو هم اون لباس تو خونگی شل و ول و رنگرورفتهی من میشی که خیلی باهاش راحتم و اصرار دارم هنوز استفاده داره، هم اون پیراهن صورتیم که جونم واسش در میره نازش میکنم بهش لبخند میزنم هی. ولی اون لباس آبی دو تیکه که خیلی خوشگله ولی یقش اذیتم میکنه و به زور فقط واسه خوشگلی میپوشم تو نیستی. اون شلوار مشکی هم که دوزار خریدمش و هی خودمو سرزنش میکنم که پولمو تو جوب ریختمم تو نیستی. اون روسری زرشکی که خیلی بهم میاد هم تویی، شلوارلی قدیمی تنگه نه، پیراهن سفید مهمونی نه، شلوارلی خداتومنی که خیلیم میارزه آره، مانتو لی توسی که اصلا خراب نمیشه آره، پیراهن مشکی که مدلش تَرکه منو شبیه دختر کرهای گوگولیا میکنه آره، مانتو کرمی گشاده که توش گم میشم واسه سوارکاری خریدم نه، بلوز سرمهای که صدتا دکمه داره یه کم تنگ شده ولی من عاشق مدلشمم آره،
اصلا روپوش سفیدمم تویی که میپوشمش شبیه خانوم دکترا میشم :)
+ عنوان خودت :)
+ نوشته شده به وقت مطالعه و شنیدن چیزهای زیادی درباره ازدواج و شنیدن مکرر کفویت و لباس هم بودن و ...
- ۹۶/۱۱/۱۲