روزانه نویسی
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۴۵ ب.ظ
من عاشق نظمم. وقتی هر چیزی سر جای خودش باشد احساس آرامش میکنم. دوست دارم تمام کارهای نیمه تمامام را تمام کنم و آنوقت کار جدیدی شروع کنم اما نمیشود. خیلیهایشان در اولویت نیستند و مجبورم فعلا کنارشان بگذارم. با این حال، آرامش عجیبی میدهد تمام کردن کارها. دوست دارم بافتنیام را تمام کنم، آتش بدون دود را تمام کنم، فایلهای هاردم را مرتب کنم، رهش را تمام کنم، بیوشیمیام را سه دور بخوانم ( از خاله پرسیدم چطوری معدلت ۱۹ شد، گفت مثلا سختترین درس با بیشترین واحد را ۶ دور خوانده و ۱۹ شده است )، شلوار کهنه مامان را تبدیل کنم به جاجورابی برای اهوازم و کلی کار دیگر. یعنی وقت میشود؟ طی یک هفته، با مهمانیهایی که هست و کارهایی که اقتضای عید است. نمیدانم. چرا اینهارا میگویم؟ همینجوری. گفتم بی قید و شرط بنویسم.
+ پیوند عزیزم غنچههایش باز شد اما نمیدانم دارد چه بر سر برگهایش میآید:( خدا کند میروم اهواز از بین نرود.
- ۹۷/۰۱/۰۸