وقتی باهات حرف مینویسم
دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۰۳ ب.ظ
میدونی اهواز هوا فوقالعاده ست. همه جنوبیها با تعجب میگن بعد سیزدهبهدر هیچوقت هوا اینطور نبوده. خنکه و حتی شاید بشه گفت سرده. بارون اومد دوباره و من و ملیکا تا کتابفروشی دانشگاه قدم زدیم که کتاب آناتومی جدید استاد رو بگیریم. خیس شدم و لذت بردم. صبح خسته بودم و بعد نماز باز گرفتم خوابیدم و خواب موندم. دیر رسیدم به کلاس استاد خزائیل. خیلی بد شد. جلسه اول ایشون تو این ترم بود. استادی که واقعا استاده و من از حضور تو کلاسش نهایت لذت رو میبرم. خیلی شرمنده رفتم تو و خب ناراحت بودم. اما درس فوقالعاده بود. واقعا استاد رو درس تاثیر داره چقدر.
نمیدونی چقدر خوبه که این چیزای روزانه ساده رو برات بگم:)
+ فامیلی استاد چقدر میتونه منو یاد تو بندازه ولی خب مطمئن باش این در علاقه شدیدم بهش نقشی نداره:)
- ۹۷/۰۱/۲۷