گنجشک با چنار

گنجشک خیال من، خانه‌اش چنار توست

گنجشک با چنار

گنجشک خیال من، خانه‌اش چنار توست

۳۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد

يكشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۱۷ ب.ظ
این روزها حتی شعر دو را هم چک میکنم!
میخواستم شعری که برایت گفته بودم بفرستم،
نخواستم با پا پیش بکشم..
  • بهمن دخت

در جست و جوی راه فراری هنوز هم

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۱ ق.ظ
گاهی از تو عصبانی می شوم
انگار که رفته ای و خوش می گذرانی بیخیال
و من اینجا به تو فکر می کنم.

این منصفانه نیست.
  • بهمن دخت

در دلم بود تو را دور کنم از سر خود..

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ب.ظ
این چه مرضی ست که از جست و جوی تو دست نمی کشم؟ مدام توی گوگل دنبالت می کنم. دلم آن نوشته هارا می خواهد که تویشان غرق شوم و فقط بیایم تو را بخوانم و بروم. من نباشم و اینترنت و الافی های مسخره بی خاصیت. من باشم و تو.

کی قرار است بفهمی حال
دختری را که برای تو دلش تنگ شده

بیا...
  • بهمن دخت

من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ
امروز با دختر خاله درباره ازدواج حرف می زدیم، بخاطر خاستگارش.
هر چیزی که می گفتم تو می آمدی در نظرم.
دارم می ترسم. می ترسم از فکرهایم درباره تو...
  • بهمن دخت

هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۳۵ ب.ظ
می خواهم از این به بعد شبها ساعت نه "وضعیت سفید " را به یاد تو ببینم،
به یاد دیالوگ های شیرین و امیر که در وبلاگت می نوشتی.
  • بهمن دخت

نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد

يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۲۲ ب.ظ

شاید خانه مان آمد توی کوچه قبلی شما، چند خانه آن ورتر از خانه قبلی تان.
اما چه دیر...
  • بهمن دخت